مسلمانان در غزوه احزاب (قرآن)بنا به آیات قرآن، مسلمانان در غزوه احزاب، به پیمان الهی وفادار بودند و از جهاد و کشته شدن نترسیدند. فهرست مندرجات۲ - اضطراب مسلمانان ۲.۱ - نتیجه اضطراب مسلمانان ۳ - هجوم به مسلمانان ۳.۱ - از بالا و پایین مدینه ۳.۲ - امتحان مسلمانان ۳.۳ - بدگمانی به خدا ۴ - ایمان و اطاعت مؤمنان ۵ - اطاعت از خدا و رسول ۶ - ایمان به وعدههای خدا ۷ - وفای به پیمان ۷.۱ - ستایش وفاداران ۸ - نترسیدن از جهاد ۹ - پاداش الهی به مجاهدان ۱۰ - صداقت در جنگ ۱۱ - پانویس ۱۲ - منبع ۱ - نظم در سپاه مسلمانانوجود نظم و برنامه در سپاه مسلمانان در جنگ احزاب: «وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا؛و نيز به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مىگفتند: «خدا و پيامبرش جز وعدههاى دروغين به ما ندادهاند.» اجازه جهاد از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دلالت بر وجود نظم و هماهنگی دارد. ۲ - اضطراب مسلماناندچار شدن مسلمانان به اضطراب و تزلزل شدید در اثر هجوم احزاب متحد به مدینه: «هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا؛آن جا بود كه مؤمنان آزمايش شدند و تكان سختى خوردند.» از جبائی نقل شده است: اضطراب برخی از مسلمانان به سبب ترس از جان بوده (به سبب احتمال کشته شدن) و اضطراب و ناآرامی برخی دیگر به سبب (احتمال در خطر قرار گرفتن) دین بوده و (هنالک) اشاره به غزوه احزاب است. ۲.۱ - نتیجه اضطراب مسلمانانوحشت و حیرت مسلمانان به سبب هجوم احزاب متحد به سوی مدینه: «إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛به خاطر بياوريد زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين شهر بر شما هجوم آوردند و مدينه را محاصره كردند و زمانى را كه چشمها از شدت وحشت خيره شده و دلها به گلوگاه رسيده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مىبرديد.» «زاغت الابصار و بلغت...» اشاره به شدت ترس و حیرت است. ۳ - هجوم به مسلمانانمورد هجوم قرار گرفتن مسلمانان مدینه از سوی لشکر دشمن در غزوه احزاب: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا؛اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمت خدا را برخود به ياد آوريد آنگاه كه در جنگ احزاب لشكرهايى عظيم به سراغ شما آمدند؛ ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمىديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم)؛ و خداوند هميشه به آنچه انجام مىدهيد بيناست.» مفسران بر این نکته اتفاق دارند که این آیه درباره غزوه احزاب نازل شده است و مقصود از «جنود» گروههای مشرک و یهودیانند که در یک تصمیم گروهی، متحد شدند و جهت درهم کوبیدن مسلمانان به مدینه هجوم آوردند. ۳.۱ - از بالا و پایین مدینهمورد هجوم قرار گرفتن مسلمانان از ناحیه بالا و پایین مدینه در غزوه احزاب: «إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ ...؛به خاطر بياوريد زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين شهر بر شما هجوم آوردند....» ۳.۲ - امتحان مسلمانانهجوم احزاب به مدینه، وسیله امتحان مسلمانان: «هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ ...؛آن جا بود كه مؤمنان آزمايش شدند....» ۳.۳ - بدگمانی به خدابدگمانی برخی مسلمانان به خداوند در پی هجوم احزاب متحد به مدینه: «إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛به خاطر بياوريد زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين شهر بر شما هجوم آوردند و مدينه را محاصره كردند و زمانى را كه چشمها از شدت وحشت خيره شده و دلها به گلوگاه رسيده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مىبرديد.» احتمال دارد که مخاطب فعل «تظنون» مسلمانان باشند و مقصود از «الظنونا» بدگمانی باشد. آیات بعدی هم قرینهای بر نکته مزبور است. ۴ - ایمان و اطاعت مؤمنانافزایش ایمان و تسلیم مسلمانان هنگام رویارویی آنان با احزاب متحد: «وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا؛امّا مؤمنان وقتى لشكر احزاب را ديدند گفتند: اين همان چيزى است كه خدا و پيامبرش به ما وعده داده، و خدا و پيامبرش راست گفتهاند. و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.» ۵ - اطاعت از خدا و رسولاطاعت مسلمانان از خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآله در غزوه احزاب به رغم قدرت و شوکت دشمنان: «وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا؛امّا مؤمنان وقتى لشكر احزاب را ديدند گفتند: اين همان چيزى است كه خدا و پيامبرش به ما وعده داده، و خدا و پيامبرش راست گفتهاند. و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.» ممکن است منظور از «تسلیما» به قرینه مقام، تسلیم بودن در برابر امر خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای جهاد باشد. ۶ - ایمان به وعدههای خداایمان راسخ مؤمنان مدینه به وعدههای خداوند و پیامبرش در جریان جنگ احزاب: «وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ...؛امّا مؤمنان وقتى لشكر احزاب را ديدند گفتند: اين همان چيزى است كه خدا و پيامبرش به ما وعده داده، و خدا و پيامبرش راست گفتهاند....» ۷ - وفای به پیمانجانفشانی برخی مسلمانان بر سر پیمان خویش با خدا در جنگ احزاب: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ ...؛در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشيدند)....» «نحب» در لغت به معنای «نذر واجب» و مقصود از «قضی نحبه» مرگ یا کشته شدن در راه خدا است. ۷.۱ - ستایش وفادارانوفاداری برخی از مسلمانان به پیمان الهی در جنگ احزاب، مورد ستایش خداوند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هيچ گونه تغييرى در پيمان خود ندادند.» برداشت فوق بر اساس سیاق آیات است بدین بیان که مقصود از «ما عاهدوا الله» عهد بستن به نگریختن از جهاد باشد. ۸ - نترسیدن از جهادنهراسیدن مؤمنان از جهاد و کشته شدن در جنگ احزاب: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هيچ گونه تغييرى در پيمان خود ندادند.» ۹ - پاداش الهی به مجاهدانبرخورداری مؤمنان شرکتکننده در غزوه احزاب از پاداش الهی: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا • لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ ...؛در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هيچ گونه تغييرى در پيمان خود ندادند. هدف اين است كه خداوند راستگويان را بخاطر صدقشان پاداش دهد....» ۱۰ - صداقت در جنگصداقت و راستگویی مؤمنان در زمان جنگ احزاب: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا • لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ ...؛در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هيچ گونه تغييرى در پيمان خود ندادند. هدف اين است كه خداوند راستگويان را بخاطر صدقشان پاداش دهد....» ۱۱ - پانویس۱۲ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۳۸۳، برگرفته از مقاله «مسلمانان در غزوه احزاب». |